Web Analytics Made Easy - Statcounter

اوایل فروردین ماه امسال زن میانسالی طلا و دلار‌هایی که در خانه داشته را در کیسه‌ای می‌گذارد تا با خود به سفر ببرد، اما یکی از اعضای خانواده بدون اینکه بداند محتوای درون کیسه چیست و به گمان اینکه داخل کیسه آشغال است آن را جلوی در خانه می‌گذارد. چند دقیقه بعد یک زباله‌گرد کیسه را برمی‌دارد و با خود می‌برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

سوم فروردین ۱۴۰۳ در شهرستان الیگودرز استان لرستان اعضای یک خانواده وقتی به تهران سفر می‌کنند متوجه می‌شوند طلا و دلارهای‌شان که بیش از دو میلیارد تومان ارزش داشته، همراه ندارند؛ بنابراین سریع به الیگودرز برمی‌گردند تا داخل خانه‌شان را بررسی کنند، اما وقتی خانه را جست‌وجو می‌کنند متوجه می‌شوند طلا و دلار‌ها در خانه نیست... 

دو، سه روز بعد از جست‌وجوی خانواده یکی از کارمندان بانک با صاحب اموال تماس می‌گیرد و می‌گوید فردی کارت بانکی شما را پیدا کرده و ادعا می‌کند چیز‌های دیگر هم در کنار کارت بانکی موجود است. خانواده به بانک مراجعه می‌کنند و آنجا با دادن مشخصات محتوای داخل کیسه طلا و دلار‌ها را دریافت می‌کنند. حالا ما با آن خانواده و فردی که طلا و دلار‌ها را پیدا کرده، مصاحبه‌ای انجام داده است.

فصل اول

پسر خانواده در مورد جزییات آن روز به ما می‌گوید: «سوم فروردین مادرم قصد داشت برای مسافرت به تهران برود. وسایلش را جمع کرد و طلا و دلار‌هایی که در خانه داشت را داخل کیسه گذاشت. یکی از نوه‌های کوچک او که نمی‌دانسته داخل کیسه طلا و دلار است، کیسه را با زباله اشتباه می‌گیرد و آن را جلوی در خانه می‌گذارد. مادرم به تهران می‌آید.

آنجا یادش می‌افتد که طلا و دلار‌ها نیست. به یقین اینکه شاید طلا و دلار‌ها را در خانه جا گذاشته باشد به الیگودرز برمی‌گردد تا خانه را جست‌وجو کند، اما طلا‌ها را پیدا نمی‌کند. ما دو، سه روز همه جا را گشتیم و پیگیر بودیم تا اینکه از بانک [..]به ما زنگ زدند و گفتند یک نفر کارت عابربانک با نام خانوادگی شما را پیدا کرده است. ما به بانک مراجعه کردیم و آن شخص طلا‌ها و دلار را به ما تحویل داد.»

او در ادامه می‌گوید: «زمانی که آن شخص زباله‌ها را جمع کرده و رفته مثل همیشه نشسته و آنها را از هم تفکیک کرده است. وقتی کیسه‌ای که مربوط به ما بوده را باز کرده با طلا و دلار روبه‌رو شده است، چون کارت عابربانک مادرم داخل آن کیسه بوده از روی آن مشخصات را برمی‌دارد. ابتدا به محله‌هایی که حدس می‌زده کیسه را از آنجا برداشته، مراجعه و پرس و جو می‌کند که خانه چنین شخصی با این نام کیست، اما، چون اسم کوچک مادرم در شناسنامه چیز دیگری بوده همسایه‌ها اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.

 این فرد دو، سه روز به خانه‌های مختلف مراجعه کرده و مشخصات افراد خانه را پرسیده است! بعد مجبور شده به بانکی که مشخصات مادرم روی آن عابربانک بوده، مراجعه کند. به کارمندان بانک گفته که صرفا یک عابربانک پیدا کرده است. وقتی مادرم به همراه برادر دیگرم به بانک مراجعه کردند آن فرد به آنها گفته چیز‌های دیگری هم پیدا کرده که اگر آنها مشخصات بدهند کیسه را تحویل‌شان می‌دهد. مادرم مشخصات طلا‌ها را به او می‌دهد و کیسه را تحویل می‌گیرد.

خودش برای‌مان تعریف کرده که برخی دوستانش به او گفتند این کیسه زندگی تو را عوض می‌کند پس بهتر است آن را برای خودت برداری، اما خب او قبول نکرده است. پدر این فرد مدیر فروش یک کارخانه بوده و بازنشست شده. یعنی این فرد از خانواده محترمی بوده، اما بعدا زندگی‌اش از هم پاشیده شده است.»

فصل دوم

فردی که کیسه طلا‌ها و دلار را پیدا کرده ۵۲ سال دارد. او به ما می‌گوید: «آن روز زباله‌ها را جمع کردم و وقتی خواستم زباله‌ها را از هم جدا کنم متوجه شدم داخل کیسه کلی طلا و دلار است. چند روزی این طلا و دلار‌ها با من بود، اما، چون ما با نان حلال بزرگ شدیم، نتوانستم کیسه را برای خودم بردارم. پدر و مادرم این‌گونه ما را راهنمایی کرده بودند که مال مردم، مال مردم است.»

او به سوالات آخر نیز پاسخ می‌دهد.

با توجه به اینکه وضعیت مالی شما ضعیف است هر شخص دیگری جای شما بود امکان داشت طلا‌ها و دلار‌ها را به صاحب آن بازنگرداند یا اصلا ماجرا را پیگیری نکند. چه چیزی باعث شد شما آن را به صاحب مال بازگردانید؟

بله، شما درست می‌گویید، اما طلا‌ها و دلار‌ها برای من نبود و من پیش خودم می‌گفتم اینها دست من امانت است و باید هرطور شده آن را به صاحبش بازگردانم. من هم مثل امانت به آن کیسه نگاه کردم.

چطور به خاطرتان رسید که به بانک مربوطه مراجعه کنید؟ کسی شما را راهنمایی کرد یا خودتان مراجعه کردید؟

غیر از کارت عابربانک که روی آن مشخصات صاحب آن نوشته شده بود کارت شناسایی دیگری نبود. برای همین به بانک مربوطه مراجعه کردم. کلانتری هم نمی‌خواستم بروم، چون اگر اتفاقی می‌افتاد من شرمنده صاحب اموال می‌شدم. فقط قصدم این بود که صاحب کیسه را پیدا کنم و کیسه را به او بازگردانم. به همین خاطر به بانک موردنظر رفتم و گفتم کارت بانکی یک نفر را پیدا کردم. آنها هم با صاحب کارت تماس گرفتند و ماجرا را گفتند. صاحب کارت هم به بانک آمد و من هم طلا‌ها و دلار‌ها را تحویلش دادم.

افرادی که با وجود مشکلات اقتصادی اموال پیدا شده را به صاحب آنها بازمی‌گردانند

هنوز هم افرادی هستند که حاضرند اموال با ارزشی که در خیابان یا هر مکان اجتماعی دیگر پیدا می‌کنند را به صاحب‌شان بازگردانند که ما به برخی از آنها اشاره کرده است.

- آذر ماه ۱۴۰۱ روزنامه همشهری نوشت: «پاکبان ورامینی کیف پول حاوی ۱۰۰ میلیون تومان پول را به صاحبش برگرداند.» 

- خرداد ماه ۱۴۰۱ خبرگزاری‌ها نوشتند: «یک کارگر خدمات شهری شهرداری در شهرستان فلاورجان ۸ میلیارد تومان پول را پیدا کرد و آن را به صاحبش بازگرداند.»

- اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ روزنامه خراسان نوشت: «راننده ۵۸ ساله خدمات شهرداری حین انجام وظیفه در شهرستان موسیان استان ایلام با پیدا کردن یک کیف حاوی پول، جواهرات و کارت‌های بانکی به ارزش ۵۰۰ میلیون تومان و برگرداندن آن به صاحب سالخورده‌اش که از مهمانان شهرشان هم بود در میان اهالی موسیان فراتر از سفیر پاکیزگی ظاهر شد و با وجود مشکلات اقتصادی فراوان و خودروی شخصی اش که ماه‌ها به علت تصادف در تعمیرگاه خاک می‌خورد و قادر به پرداخت هزینه تعمیرش نبود، رسم امانتداری را به‌جا آورد و حتی حاضر به قبول هدیه از صاحب کیف هم نشد.» 


- اسفند ماه ۱۳۹۹ خبرگزاری ایرنا به نقل از مسوول روابط عمومی شهرداری بوکان نوشت: «پاکبان خدمات شهری این شهرداری یک دستگاه لپ‌تاپ به همراه پول نقد را به صاحبش بازگرداند.» 


- آبان ماه ۱۳۹۶ روزنامه ایران نوشت: «رفتگر پاکدست کرجی که سه‌بار کیف‌های حاوی طلا و میلیون‌ها تومان پول نقد را یافته و آنها را بدون هیچ چشمداشتی به صاحبانش برگردانده بود در پی اخراج از محل کار و به دلیل مصدومیت شدید ناشی از برق گرفتگی، بدون هیچ حمایتی خانه‌نشین شد تا اینکه سرانجام با شکایت صاحبخانه‌اش و به علت ناتوانی در پرداخت اجاره‌خانه و هزینه‌های درمانش، زندانی شد.» 


- فروردین ماه ۱۳۹۵ ایسنا نوشت: «کارگر امانتدار فضای سبز شهرداری کوهسار ساوجبلاغ که با پیدا کردن کیف میلیاردی آن را به صاحبش بازگردانده بود با بیان اینکه رسم امانتداری را از پدر و مادرش آموخته است گفت اگر صدبار دیگر در این مسیر قرار بگیرم از این امتحان سربلند بیرون خواهم آمد.» 


- شهریور ماه ۱۳۹۴ روزنامه جام جم نوشت: «راننده تاکسی که بعد از پیدا کردن کیف پر از پول و طلا در خودرواش جست‌وجو برای یافتن صاحب آن را آغاز کرده بود پس از ساعتی توانست کیف را به پیرزن برساند.» 
- اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ همشهری نوشت: «رفتگر ۴۰ ساله شهرداری منطقه یک بجنورد اوایل اردیبهشت ۹۱ در یک شب زیبای بهاری کیفی به ارزش ده میلیارد ریال حاوی وجه نقد، جواهرات، کارت‌های اعتباری، اسناد و... را در خیابان امیریه بجنورد پیدا کرد و صبح روز بعد نیز آن را به صاحبش تحویل داد.»

منبع: اعتماد

tags # اخبار حوادث سایر اخبار «رایحه زندگی ابدی»؛ بدن زنان مصر باستان چه بویی می‌داد؟ (تصاویر) کشف قبیله‌ای شبیه به انسان‌های اولیه؛ زادگاه اولین انسان‌ اینجاست! قدیمی‌ترین راز تاریخ فاش شد؛ اول مرغ بود یا تخم‌مرغ؟! (تصاویر) «قلعه بهلا»؛ شهری که «جن‌ها» آزادانه در آن زندگی می‌کنند!

منبع: زیسان

کلیدواژه: اخبار حوادث آن را به صاحبش آن را به صاحب طلا و دلار ها طلا ها و دلار پیدا کرده دلار ها داخل کیسه کیسه طلا صاحب آن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۸۶۶۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد | اختیار آینده زندگی ما دست صاحبخانه هاست! | مستاجران به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود

به گزارش همشهری آنلاین ، فصل امتحانات فقط برای دانش‌آموزان و محصل‌ها ترسناک نیست. پدر و مادرهای اجاره‌نشین هم با نزدیک شدن به پایان بهار و سه ماه تابستان برای افزایش نرخ رهن و اجاره خانه‌شان دلهره می‌گیرند؛ نرخ‌هایی که یک شبه سر به فلک می‌کشند و تا آسمان هفتم می‌رسند؛ بدون هیچ نظارتی، بدون هیچ پاسخگویی.

اکثر خانواده‌های ایرانی به ویژه آنها که صاحب فرزند مدرسه‎‌ای هستند تعطیلات تابستانی را برای جابجایی انتخاب می‌کنند و همین موضوع باعث شده بازار بنگاه‌های مسکن و املاکی‌ها با شروع گرمای تابستان داغ شود. این بازار داغ هرچند به مذاق صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها خوش می‌آید اما مستاجران را حسابی کباب می‌کند.

فصل ترسناک مستاجران

«سعید» جوان سی ساله و متاهل ساکن تهران که در منطقه ۱۸ سکونت دارد در گفت‌وگو با خبرنگار مهر می‌گوید: «یک خانه ۶۰ متری در جنوب تهران را سال گذشته با دویست میلیون رهن و چهار میلون تومان اجاره ماهانه کرایه کردم. حالا موعد قراردادم نزدیک شده و صاحبخانه می‌گوید باید صد میلیون به رهن و ۱ک میلیون و پانصد هزار تومان به اجاره اضافه کنم.»

این جوان که درآمد کارمندی حدود ۱۵ میلیون تومانی دارد، ادامه می‌دهد: «سال گذشته یک سوم از درآمدم را برای اجاره و شارژ ساختمان می‌دادم و تقریباً ماهی ۱۰ میلیون برای باقی قسط‌ها و قبض‌ها و مخارج زندگی باقی می‌ماند. حالا قرار است ۱۰۰ میلیون به مبلغ رهن اضافه کنم! این یعنی باید سال پیش ماهی حدود هشت میلیون و سیصد هزار تومان پس‌انداز می‌کردم. چنین چیزی با این درآمد ممکن است؟»

او گلایه دارد که هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد و هیچ قاعده منصفانه‌ای برای نرخ اجاره‌بها تعیین نمی‌شود. «با این وضعیت صاحبخانه‌ها فقط اختیار ملک خود را ندارند. اختیار آینده ما هم دست آنهاست. صاحبخانه به من که مستاجرم فرصت زندگی نمی‌دهد. مستاجر باید امسال باید وام بگیرد که بتواند قراردادش را تمدید کند. سال دیگر باید پول قرض بگیرد که قسط قبلی و افزایش قیمت جدید را پرداخت کند. سال بعدی باید خانه‌اش را کوچک‌تر کند. سال بعدی لابد باید کلیه‌اش را بفروشد!»

«احسان» که حدوداً سی و سه ساله و ساکن شرق تهران است می‌گوید: «واقعیت این است که اگر زوج‌های جوان در قشر متوسط تا چهار پنج سال پیش خانه نخریده باشند، احتمالاً دیگر نمی‌توانند از زندگی اجاره‌نشینی فاصله بگیرند.»

این مرد جوان که روی ماشین کار می‌کند و به نظر می‌رسد درآمد اصلی خود را از تاکسی‌های اینترنتی به دست می‌آورد گلایه می‌کند: «خانه‌مان هر سال کوچکتر و قدیمی‌تر می‌شود. این بار به یک خانه در طبقه سوم بدون آسانسور ناچار شدیم اما می‌دانید؟ نکته عجیب این است که هرچه قدر انتظارمان را کم کنیم باز هم زورمان نمی‌رسد. حالا هم من و هم همسرم کار می‌کنیم تا شاید درآمد دو نفره‌مان کفاف زندگی را بدهد.»

این زوج که پنج سال است ازدواج کرده‌اند، فرزندی ندارند: «فکر می‌کردیم بعد از تمام شدن درس همسرم بتوانیم بچه‌دار شویم اما پیدا کردن خانه با فرزند خیلی سخت‌تر است. خیلی صاحب‌خانه‌ها مخصوصاً ملک‌های کوچک زیر هفتاد متر، خانه‌شان را فقط به زوج بدون فرزند اجاره می‌دهند یا به ازای هر فرزند مبلغی به رهن یا اجاره اضافه می‌کنند!»

«داوود» که یکی از مستاجران مرکز شهر است در گفتگو با مهر می‌گوید: «صاحبخانه سرم منت گذاشته و گفته با ۴۰ درصد افزایش قیمت می‌توانم قرارداد را تمدید کنم اما یک ماه دیگر، افزایش نرخ زیر ۵۵ درصد نخواهد بود.»

او که دو فرزند ۷ و ۹ ساله دارد بنگاه‌های املاک را مقصر می‌داند: «صاحبخانه می‌رود از املاکی قیمت می‌پرسد و املاکی‌ها از حالا قول می‌دهند تا یک ماه دیگر افزایش قیمت‌ها به حدود هفتاد درصد می‌رسد. یک ماه دیگر شصت درصد قیمت‌ها را بالا می‌برند و اگر کسی هم چیزی بپرسد می‌گویند تازه قرار بود هفتاد درصد گران شود!»

او می‌گوید: «بازار مسکن خیلی بی‌رحم شده است. صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها دست به دست هم داده‌اند و هیچکس جلودارشان نیست. صاحب‌خانه من چند واحد مسکونی در تهران دارد؛ با اینکه سن و سالی ندارد و هنوز زیر پنجاه سال دارد کار نمی‌کند و فقط از طریق اجاره‌بهایی که دریافت می‌کند زندگی‌اش را می‌چرخاند. داشتن ملک مسکونی، تجارت شده و حالا برای خیلی‌ها محل ارتزاق شده است. البته اقتصاد ما این روش مسموم را به زندگی مردم تزریق کرده ولی همه اینها قشر متوسط و زوج‌های جوان را نابود می‌کند.»

مستاجران خوش‌شانس کدامند؟

بازار مسکن به وضعیتی دچار شده که مستاجران، خودخواسته و به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود، همان کلاهی که تا می‌خواهند از دست خلاص شوند یک سال دیگر هم سر آمده و زمان تمدید قرارداد رسیده و باید خوش‌اقبال باشند که کلاه جدیدی که قرار است بر سرشان برود اندازه‌شان باشد و ناچار نباشند دنبال خانه جدید بگردند.

چرا کلاه؟ چون در این ایام سرمایه‌داران و صاحب‌خانه‌ها و البته بنگاه‌ها معاملات مسکن بهتر می‌توانند کیسه خود را پر کنند و این جیب مستاجران است که از پس‌انداز ناچیز یک سال خالی می‌شود. چه بسا دیده و شنیده شده صاحب خانه‌هایی منزل خود را خالی و بدون استفاده گذاشته‌اند تا در پیک شلوغی به بنگاه بسپارند یا در دیوار آگهی بزنند.

قربانیان چرخه تورم، چهار دهکی هستند که دیگر نه تنها پس‌انداز برای خرید خودرو یا مسکن برای‌شان آرزو شده بلکه حتی نمی‌توانند مطمئن باشند که سر موعد قرارداد، توان تمدید خانه‌هایشان را در سال جدید دارند.

در حالی که خانه‌های کوچک و بزرگ زیادی در تهران و کلان‌شهرها خالی هستند و قانون اخذ مالیات هم نتوانسته طمع صاحب‌خانه‌ها شکست دهد. در حالیکه هنوز حدود ۶۰ هزار ملک خالی وارد چرخه عرضه و تقاضا نشده‌اند، بسیاری از مردم به دلیل افزایش قیمت‌ها به تدریج ناچار می‌شوند برای زندگی حاشیه‌نشینی و شهرک‌نشینی‌های اطراف شهرها را انتخاب کنند.

کلاه مستاجران پس معرکه است

«مرتضی عزتی» کارشناس اقتصادی مدتی پیش با توجه به حواشی افزایش کرایه خانه گفت: «دولت حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند اجاره خانه را کنترل کند. اجاره خانه در ایران بدون در نظر گرفتن تورم مشخص می‌شود.»

هرچند دولت سیزدهم قرار بود با ساخت ۴ میلیون مسکن، از سخت‌تر شدن تهیه مسکن برای زوج‌های جوان و مستاجران جلوگیری کند؛ اما زور تمام راه‌کارهایی که به کار بسته به تورم افسارگسیخته نرسیده است و نگاهی به بازار مسکن دست کم در تهران نشان می‌دهد صاحب‌خانه‌ها بدون هیچ نظارت و قاعده‌ای، حداقل ۳۰ تا ۱۰۰ درصد اجارهب‌بهار را افزایش داده‌اند.

مسکن، به عنوان یکی از بی‌قاعده‌ترین حوزه‌ها به دست فراموشی سپرده شده و هر از گاهی شعار یا راهکاری غیر قابل اجرا درباره آن داده می‌شود. برای مثال سال گذشته شورای عالی مسکن که در تاریخ بیست و چهارم اردیبهشت ماه به ریاست رئیس‌جمهور برگزار شد، مصوب کرد که حداکثر نرخ افزیش اجاره بها در شهر تهران ۲۵ درصد، در کلان‌شهرها ۲۰ درصد و در سایر شهرها ۱۵ درصد خواهد بود. اما چیزی که نگذشت که در پایان بهار و آغاز تابستان ۱۴۰۲ مستاجران با نرخ‌های جدیدی مواجه شدند که هیچ رد و اثری از سقف افزایش در آنها دیده نمی‌شد.

در حال حاضر هم علیرغم آنکه با نزدیک شدن فصل جابجایی مستاجران، بوی گس گرانی همه جا را برداشته خبری از ورود دولت و مجلس برای چاره‌یابی یا چاره‌سازی نیست. بسیاری از نمایندگان مجلس در آستانه وداع از بهارستان هستند و جمع دیگری از آنها درگیر حاشیه جناح‌بندی‌های صحن و انتخاب هیئت رئیسه شده‌اند و از مسائل معیشتی مردم غافل.

کدام کاهش؟ کدام استمرار؟

با توجه به آخرین واکنش‌های دولت درباه مسکن نیز به نظر می‌رسد نگرانی چندانی نسبت به این موضوع وجود ندارد. سوم اردیبهشت وزارت راه و شهرسازی به یک گزارش رسانه‌ای واکنش نشان داد و در جوابیه‌ای به تحویل ۵۰۰ هزار مسکن تاکید شده و از اقداماتی نظیر تعیین سقف اجاره بها به عنوان دستاوردهای این وزارتخانه یاد کرده است.

بعد از آن نیز در تاریخ نهم اردیبهشت، رئیس جمهور در جلسه هیأت دولت ضمن «ابراز رضایت» از گزارشات مسئولان اقتصادی دولت درباره «کاهش تورم»، کنترل و کاهش رشد نقدیندگی و کاهش قیمت ارز، استمرار این روند را نیازمند کنترل و مراقبت ویژه دستگاه‌های مربوط دانست و در این راستا تشکیل منظم شورای اقتصاد و ستاد تنظیم بازار را ضروری دانست.

نکته قابل توجه این است که در دنیایی موازی، شرایط اجاره مسکن برای قشر متوسط و ضعیف، به ویژه در کلان‌شهرها به یک بحران شبیه شده است. کسی نمی‌تواند جلودار صاحب‌خانه‌ای باشد که به ملک خود به عنوان یک کسب و کار نگاه می‌کند و می‌گوید: «این هم راه امرار معاش ماست.» سامانه‌های مختلف هم نتوانسته‌اند مقابل بنگاه‌ها یمعاملات املاک بایستند.

در چنین شرایطی خبری از افزایش حقوق متناسب با گرانی مسکن هم نیست و کلاه کارگران و کارمندان بیش از همیشه پس معرکه است. تمام اینها باعث شده سبک‌های جدیدی از زندگی در جامعه بروز پیدا کند و آگهی‌های عجیب و غریب در فضای مجازی کم کم به یک موضوع عادی تبدیل شوند؛ اجاره پشت‌بام، اجاره زیرزمین و اجاره اتاق خواب نمونه‌هایی از این سبک زندگی جدید است.

یک اتاق خواب ۱۲ متری در محله «یافت‌آباد» واقع در غرب تهران با شرایط سرویس بهداشتی مشترک، بدون پارکینگ، بدون انباری و داخل حیاط، به قیمت ۲۰ میلیون رهن و ۴ میلیون اجاره داده می‌شود.

صاحب یک واحد ۹۰ متری واقع در مرکز شهر تهران حوالی تئاتر شهر که زیر همکف است و پارکینگ ندارد، ۷۰۰ میلیون رهن کامل به عنوان قیمت در نظر گرفته است.

اجاره یک پشت بام مسقف در جنوب تهران هم ماهانه ۵۰۰ هزارتومان اجاره دارد و ۱۵ میلیون تومان رهن.

اینها اسمش سیاه‌نمایی نیست

افزایش بی‌قاعده و دوباره نرخ اجاره بها صدای مستاجران را در شبکه‌های اجتماعی حسابی بلند کرده است و برخی از آنها در پلتفرم ایکس گلایه‌های خود را مطرح کرده‌اند. آنها با مطالبه از مسوولان، خواستار رسیدگی به وضع موجود هستند.

کاربری به نام محسن نوشته است: «اجاره و رهن خانه بسیار بالا رفته است، آیا نظارتی چیزی وجود دارد؟ کی به کیه؟ دولت و مجلس کجای قصه خوابیده‌اند؟»

فردی به اسم یاسر نیز با اشاره به اینکه مسوولان پاسخگو نیستند گفت: «اوضاع مسکن فاجعه شده است؛ اما مسوولین حاضر به پاسخگویی نیستند. من تا تیر فرصت دارم اما صاحب خانه تماس گرفته و اجاره و رهن را بالا برده است. خب ما از کجا بیاوریم؟ درست است صاحب خانه خرج دارد اما درآمد من مستاجر پس چی؟»

یک حساب کاربری به اسم مسعود از اضطراب نزدیک شدن به ماه قرار داد نوشته است: «کم کم روزهای طلایی (کمرشکن) جا به جایی مستاجران نزدیک می‌شود. کاش مسوولین فکری هم به حال مستاجران و ساماندهی اجاره خانه‌ها می‌کردند. واقعاً این چندماه برای مستاجران روزگار پر استرسی است. بنگاه‌داران که عامل اصلی گرانی مسکن هستند همیشه به نفع.... موضع می‌گیرند.»

گروهی نیز از افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی اجاره خانه‌ها گفتند و سفره دل‌شان را باز کردند. کاربری در این باره نوشت: «اجاره خانه‌ها دارد کمر مستاجرها را می‌شکند. حرف هم بزنیم می‌گویند یک محله پایین‌تر برو. تحمل این وضع خیلی سخت است.»

شهاب گفت: «صاحب خانه‌مان واحد ما را برای فروش گذاشته و به من هم گفت دنبال خانه باشم.الان رفتم بنگاه تا قیمت خانه‌ها دستم بیایید الان فقط می‌توانم بگویم چه جالب! ۸۰ متر خانه قدیمی ساز را ۲۰۰ میلیون تومان پیش و ماهی ۱۸ میلیون اجاره گذاشته‌اند. همان منطقه ۱۸ ای که آقا رییسی تشریف آورده بودند.»

کاربر دیگری به نام مستور نوشت: «اجاره خانه را با درآمد و حقوق‌ها که می‌سنجم، مستاجر نه تنها جای پیشرفت ندارد بلکه حق زندگی هم ندارد…»

نوید گفت: «قرارداد خانه را تمدید کردم. تا امسال ده تومان اجاره خانه می‌دادم؛ از اردیبهشت باید ۱۵ تومان بدهم. تازه از صاحب خانه هم بابت انصافش ممنون هستم اما حقوق من چند درصد افزایش داشته است؟ بله، ۲۰ درصد.»

مصطفی هم یادآوری کرد که با قیمت‌های رهن و اجاره کنونی چند سال قبل می‌شد خانه خرید. او گفت: «وضعیت قیمت خانه برای اجاره افتضاح شده است به گونه‌ای که با قیمت ودیعه اجاره خانه در هر منطقه کمتر از ۵ سال پیش می‌توانستی خانه بخری.»

کاربر دیگری به نام محمدرضا نوشت: «برای اجاره یک واحد ۷۱ متری ده سال در محله مشیریه (جنوب شرقی) تهران، شما باید ۱۸۰ میلیون پول پیش جور کنید و ماهانه ۹ میلیون تومان پول اجاره بدهید. حقوق یک کارگر حدود ۱۳ میلیون تومان است. رفت و آمد، خورد و خوراک، بهداشت و درمان و… چه می‌شود.» این کاربر در یک پی‌نوشت تاکید کرد: «اینها اسمش سیاه‌نمایی نیست!»

یک حساب کاربری دیگر به اسم آذر نوشت: «ما اقشار پایین و کارمند و مزدبگیر و کارگر، هر سال از یک آرزوی‌مان کم کردیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. از خانه و ماشین شروع شد؛ تا طلای عروسی و اجاره خانه کوچک‌تر و جهار کمتر.»

سیاست فرزندآوری؛ معیشت فرزندنیاوری

با توجه به آنچه کارشناسان و سیاست‌گذاران کشور اعلام کرده‌اند، خانواده‌های ایرانی به ویژه زوج‌های جوانی که فرزند ندارند یا تک فرزند هستند، باید به فرزندآوری تشویق شوند. میانگین سنی جمعیت کشور در وضعیت نگران‌کننده‌ای است و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور در راستایی باشد که سیر نزولی جمعیت جوان کشور را متوقف کند.

اما به نظر می‌رسد شرایط معیشتی فعلی به ویژه در کلان‌شهرها اوضاع را به سمتی می‌برد که زن و شوهر هر دو ناچارند برای گذران زندگی شاغل باشند و باز هم آخر ماه هشت‌شان، گروی نه‌شان باشد. هرچند فرزندآوری صرفاً به اقتصاد مربوط نیست و ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی در بر دارد اما نمی‌توان انکار کرد شرایط معیشتی تاثیر قابل توجهی بر این موضوع دارد.

کد خبر 848152 منبع: مهر برچسب‌ها قیمت مسکن و زمین خبر مهم مسکن اجاره

دیگر خبرها

  • چرا هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد | اختیار آینده زندگی ما دست صاحبخانه هاست! | مستاجران به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود
  • رویای خرید برای تهرانی‌ها / ۵ میلیارد بدهید، صاحب خانه شوید
  • شب عید املاکی‌ها، روز سیاه مستاجرها
  • حال خوش تالاب های کانی برازان و قوپی باباعلی مهاباد
  • کارگر شهرداری زنجان، کیف حاوی دلار، یورو و مدارک را به صاحبش بازگرداند
  • دلار و سکه تا کجا کاهش پیدا می کنند؟
  • اهدا کارت همیار پسماند به دانش آموزان لاهیجانی
  • بودجه ۱۰۰۰ میلیاردی چالوس تصویب شد
  • پاکبان پاک‌سرشتِ زنجانی
  • سلامت و محیط زیست؛ دستمایه تبلیغات میلیاردی